۱۳۸۹/۰۹/۱۳
۱۳۸۹/۰۸/۱۲
سنگ و بهمن
دبیرستان که بودیم، معلم فیزیک میخواست یک چیزی را یاد بدهد که البته الان یادم نیست اسمش چی بود.
میگفت یک گوله برفی وقتی از بالای کوه سقوط میکند، مدام بزرگتر و بزرگتر میشود و حتی احتمال دارد که تبدیل به بهمنی عظیم گردد. همین بهمن در حال سقوط، ممکن است به خاطر برخورد با یک سنگ کوچولو، سرعت سقوطش و دامنهی تاثیرش افزوده گردد. اگر به یک شی متحرک، در یک لحظهی خاص، نیروی مشخص حتی کوچکی وارد شود، چه بسا که شتاب حرکت آن متحرک، متناسب با نیروی وارد شده نباشد و سرعت آن متحرک خیلی خیلی بیشتر شود.
انحلال عجیب و غریب دانشگاه علوم پزشکی ایران، همان سنگ حکومت بهمنیست.
۱۳۸۹/۰۷/۰۷
آروز کردن فردایی بهتر، یعنی پایان عمر نظام؟!!
اصغر فرهادی، در جشن خانه سینما آرزو میکند «وضع فردا، بهتر از امروز شود».
جواد شمقدری در ندامتنامهی خود از همه عذر میخواهد که در جشن خانهی سینما «پایان نظام جمهوری اسلامی ایران را آرزو می کنند».
جواد شمقدری در ندامتنامهی خود از همه عذر میخواهد که در جشن خانهی سینما «پایان نظام جمهوری اسلامی ایران را آرزو می کنند».
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۹:۵۵
۱۳۸۹/۰۷/۰۳
یک اشارت! -۲۸
مطهری: با وجود نقاط ضعف متعدد، سخنان احمدی نژاد در نیویورک متناسب با آرمانهای انقلاب بود. (جرس)
آزاد: پس آرمانهای انقلاب، نقاط ضعف متعدد داره!!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۹:۵۳
۱۳۸۹/۰۶/۱۸
تفاوت
حلول ماه شوال تا این لحظه برای آیتالله صانعی، آیتالله مکارم شیرازی و مقام رهبری محرز شده است. (کلمه)
حلول ماه شوال تا این لحظه برای آیتالله صانعی، آیتالله مکارم شیرازی و آقای خامنهای محرز شده است. (جرس)
خط مشی، عقیده و خیلی چیزهای دیگهی بین این دو سایت، با همین چگونگی خطاب مشخص است!
حلول ماه شوال تا این لحظه برای آیتالله صانعی، آیتالله مکارم شیرازی و آقای خامنهای محرز شده است. (جرس)
خط مشی، عقیده و خیلی چیزهای دیگهی بین این دو سایت، با همین چگونگی خطاب مشخص است!
۱۳۸۹/۰۶/۱۴
۱۳۸۹/۰۶/۱۱
یک اشارت! -۲۷
ریختهاند دور خانهی آقای کروبی. تا ساعتها بعد٬ خبری از پلیس نیست. حمله میکنند به سمت منزل. محافظان٬ مجبور به تیر اندازی میشوند. چند نفری مجروح میشوند. آمبولانس میآید. پلیس هم (حالا اسمش نیروی انتظامیست یا هرچی!) بالاخره سر میرسد. (جرس و کلمه و سحام نیوز)
صفار هرندی گفته: سال گذشته اگر نیروهای انتظامی و امنیتی وارد نمیشدند٬ یک میلیون نفر کشته میشدند.
آزاد: چه خبر است؟ میخواهند ملت را به جان هم بیندازند و کشت و کشتار راه بیندازند؟
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱۴:۴۹
تا آخرین لحظه از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد.
ابن مجلم هم برای ثواب بیشتر٬ شب قدر را برای کشتن حضرت علی (ع) انتخاب کرده بود. چیز جدیدی نیست!
حدود دو نیمه شب به وقت ایران است. آمده ام تا نگاهی به اخبار بیندازم. اینترنت که اصلاً در کار نیست و وبلاگی به روز نشده است و در گوگل خوان هم خبری نیست جز اشتراکات وحید از وقایع امشب خانهی آقای کروبی.
در این شب قدری٬ خداوند٬ ریشهی ظلم را از این کشور بکند. سایهی آقای کروبی را هم به همراه همهی آزادگان و حق مداران٬ بر سر ما حفظ کند که بعد از این همه مشکلات میگوید:
دراین شب مبارک، آنچه را که خداوند برایم مقدر کرده باشد با تمام وجود پذیرایم و تا آخرین لحظه از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد.
۱۳۸۹/۰۶/۰۹
یک اشارت!- ۲۶
عضو خبرگان: رهبری از نظر علمی، سیاسی، تدبیر و مدیریت خیرالموجودین است. (جرس)
آزاد: خدا را شکر! هنوز به مقام خدایی نرسیده، فعلاً در حد «یک چشی» است!
آزاد: خدا را شکر! هنوز به مقام خدایی نرسیده، فعلاً در حد «یک چشی» است!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲۲:۴۹
۱۳۸۹/۰۶/۰۷
یک اشارت! -24
دادستان عمومی و انقلاب شیراز: در اسلام مجازاتی به نام زندان وجود ندارد یا اگر هست به این وسعتی که ما به کار می بریم نیست. (جرس)
آزاد: خدا را شکر! اگر میبود چه میشد؟!!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۳:۳۷
۱۳۸۹/۰۶/۰۶
ازبنده خطا آید و ذلّت، از تو عطا آید و رحمت
شازده کوچولو گفت:
- ولی این، روی زمین نیست.
روباه گویی سخت کنجکاو شد، گفت:
- در یک سیّارهی دیگر؟
- آره
- در آن سیّاره، شکارچی هم هست؟
- نه
- این خیلی جالب است! مرغ چطور؟
- نه
روباه، آهی کشید و گفت:
- هیچ چیز کامل نیست.
- ولی این، روی زمین نیست.
روباه گویی سخت کنجکاو شد، گفت:
- در یک سیّارهی دیگر؟
- آره
- در آن سیّاره، شکارچی هم هست؟
- نه
- این خیلی جالب است! مرغ چطور؟
- نه
روباه، آهی کشید و گفت:
- هیچ چیز کامل نیست.
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۹:۴۹
0
نظر
دربارهی:
مناجات نامه
۱۳۸۹/۰۶/۰۵
به سبک کیهان
وزیر اطلاعات: کمک یک میلیارد دلاری واقعیت دارد؛ شاید هم بالاتر! (کلمه)
میگویند روزی پدری به مدرسهی پسرش رفت تا جویای وضعیت تحصیلی فرزندش شود. معلّم ادبیات، خیلی از پسر تعریف کرد و گفت از ثلث پیش تا کنون، پسر شما 180 درجه تغییر کرده است. پدر که کلی خوشحال شده بود گفت بله آقای دبیر! توی خونه هم خیلی تغییر کرده، خیلی بیشتر از این 180 تایی که شما میگین، 360 درجه تغییر کرده!
۱۳۸۹/۰۶/۰۴
اعتبروا یا اولی الابصار!
«دادستانی تهران برای چندمین هفته متوالی اخبار مطرح شده در باره لغو ملاقاتهای حضوری زندانیان را تکذیب کرد.» (کلمه)
یادش به خیر! یک زمانی، یک ارتشبد ازهاری هم بود که همه چیز را تکذیب میکرد و میگفت قربان نوار است!
یادش به خیر! یک زمانی، یک ارتشبد ازهاری هم بود که همه چیز را تکذیب میکرد و میگفت قربان نوار است!
۱۳۸۹/۰۶/۰۱
یک اشارت! -22
داوود احمدی نژاد: «هرکسی که مدعی شود با امام زمان ارتباط دارد، دروغ میگوید و باید با آن برخورد کرد و حتی باید وی را کشت.» (خبر آنلاین)
کاظم صدیقی: «امسال مقام معظم رهبری به ديدارامام زمان نائل آمد» (صالحات)
آزاد: !!
پ.ن. کاظم صدیقی همانیست که پارسال امام جمعه موقت تهران شد و گفته است علت زلزله، بدحجابیست!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱۶:۱۳
۱۳۸۹/۰۵/۳۰
یک اشارت! -21
احمدینژاد: در صورت حمله، پاسخ تهران «کره زمین را شامل میشود». (رادیو آزاد)
آزاد: یکی بر سر شاخ، بن میبُرید!
آزاد: یکی بر سر شاخ، بن میبُرید!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲۲:۱۵
۱۳۸۹/۰۵/۲۸
یک اشارت! -20
تیم محمود با تیم سبز مسابقه میدهد. تیم محمود برنده اعلام میشود. تیم سبز به «داوری» اعتراض میکند. داور و تمام هیات نظارت، لبخند زنان میروند. محمود در کنفرانس خبری بعد از بازی، کلی از «بازی تیمی» و همکاری همگان و تماشاگران تعریف میکند و تشکر مینماید. تیم سبز اما، کماکان اعتراض میکند.
سید حمید مولانا: «کسانی که انتخابات را زیر سوال بردند ، از اول بازی را باخته بودند». (جرس)
آزاد: البته که «از اول» بازی را باخته بودند. چون «داوری» از همان اول هم قرار بود که تیم محمود را برنده اعلام کند!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱۰:۲۷
۱۳۸۹/۰۵/۲۷
انسانم آرزوست
محمد نوری زاد، قبل از زندان، به جرس گفت:
ما باید از مردم التماس بکنیم که حساب رفتار بد ما را که باعث شدیم چهره مخوفی از دین پرداخته شود به حساب دین نگذارند. مردم حق دارند و مردم زخمی از رفتار دینی ما هستند و مردم حق دارند که از این دین روی بگردانند. مردم حق دارند خدا و پیامبر را باور نکنند و نماز نخوانند و روزه نگیرند. چون به اسم نماز و روزه و پیغمبر به این مردم دروغ گفتیم و ناسزا گفتیم و حقوقشان را پایمال کردیم و به مردم ظلم نمودیم .بعد از این همه در صدد جبران گذشته برآمدن و دفاع از حقوق ملت، باز خود را گناهکار دانستن، جداً که مایهی حسادت است!
۱۳۸۹/۰۵/۲۶
یک اشارت! -18
یک عضو مجلس خبرگان: برکناری مشایی، حداقل انتظار از احمدی نژاد بود (جرس)
آزاد: لابد انتظار معقول، «اعدام» بود و حداکثرش هم الله اعلم!
آزاد: لابد انتظار معقول، «اعدام» بود و حداکثرش هم الله اعلم!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۴:۳۵
آبروی مسلمان
چندیست که نسبت به این قضیه، حساس شدهام.
از ماجرای میلیارد گرفتن سران فتنه، این موضوع، حساس تر شد. بعد هم ماجرای خانم آشتیانی و الان هم علی کریمی.
پیغمبر اسلام که درود بیکران عالَمیان بر او و خانوادهاش، بر چند چیز خیلی خیلی تاکید کرده بود. یکی همین آبروی مسلمان بود.
این تاکید، هم از جنبهی جلوگیری بوده است و هم از جنبهی دفاع. به طوری که ریختن آبروی مسلمان از گناهان کبیره و دفاع از آبروی ریخته شده، از جمله حسنات بیّنه شمرده شده است. این مطلبی هم که من الان دارم مینویسم، صرفاً به دلیل همین دفاع است. بالاخره، ادعای مسلمانی که داریم. اگر نخواهیم عمل کنیم، چگونه باید آن را ثابت کنیم؟!
زیاده گویی هم نمیخواهم بکنم. صرفاً مطالبی را سربسته و خلاصه مینویسم.
1- شبی، پیغمبر و یارانش در کوچه پیاده روی میکردند. مردی را دیدند بطری به دست، به حالت نامتعادل، در حال راه رفتن است. گفتند یا رسول الله! برویم این مرد را حد بزنیم؟ فرمود، نه، شاید بطری نوشیدنی غیر از شراب باشد. گفتند بوی آن تا سر کوچه هم رفته است! فرمود شاید چیزکی درش بوده که چنین بویی دارد. گفتند، راه رفتنش چطور؟ مستانه نیست؟ فرمود شاید خواب آلوده باشد! گفتند و فرمود و گفتند و فرمود.
2- حضرت علی (ع) فرموده است که اگر شبی مردی دیدی که دارد زنا میکند، حق نداری فردا صبحش بازخواستش کنی که شاید نیمه شب، توبه کرده باشد و تو ندانی!
3- روزی زنی به خدمت حضرت آمد و گفت من زنا کردهام. سنگسارم کنید. فرمود باردار هم شدهای؟ گفت نمیدانم. فرمود هروقت فهمیدی بیا. چند ماه بعد، دوباره آمد خدمت حضرت. فرمود که هروقت به دنیا آوردیش بیا. چند ماه بعد دوباره آمد. فرمود هر وقت از شیر گرفتیش بیا. چند سال بعد آمد. فرمود هروقت نیازی به پدر نداشت بیا. چندین سال بعد آمد. فرمود، اگر مردی، توانایی بزرگ کردن بچهات را داشت، بیا. چندی بعد، مردی گفت من بزرگ کردن بچه را به عهده میگیرم. حضرت به زن فرمود، هیچ نفهمیدی که نمیخواستم حد جاری کنم؟ همینکه تو به گناه خود متوجه شدی، کافی بود؟ دستور سنگسار داد. هیچ فردی پای جلو نگذاشت. چون شرط سنگسار کردن، انجام ندادن آن گناه بود! خودش و دو پسرش سنگسار کردند.
غیبت و تهمت و افترا و دروغ، همگی، از نظر من، به این دلیل از گناهان کبیرهاند که پای آبروی مسلمان، پای دیگری، به میان میآید. آیا علی (ع) از جلو نیامدن امت، نمیتوانست بفهمد که همگی زناکارند؟!
تمام ایرانیان، اگر از پدر و مادر مسلمان به دنیا نیامده باشند، صراحتاً اعلام میکنند که ما مسیحی هستیم و یهودی و غیره. بقیه، بنابراین، همگی مسلمانند. چرا به این راحتی، با آبروی آنان بازی میکنید؟ چرا فکر نمیکنید؟ چرا بعد از هر «امنوا» یک «عملوالصالحات» آمده است؟ چرا این همه در کتاب، تعقل و تفکر و امثالهم آمده است؟ چرا تهمت و غیبت، خوردن گوشت برادر مرده است؟
نمیدانم چه دیگر باید بگویم؟ نمیتوانم وقتی روز است و خورشید تابان و درخشان است، بیایم و وجود خورشید و روز بودن را اثبات کنم.
پروردگارا! به این ماه عزیزت، به این شبهای نازنینت، اسلام را از دست این مسلمانان نامسلمان، نجات بده!
از ماجرای میلیارد گرفتن سران فتنه، این موضوع، حساس تر شد. بعد هم ماجرای خانم آشتیانی و الان هم علی کریمی.
پیغمبر اسلام که درود بیکران عالَمیان بر او و خانوادهاش، بر چند چیز خیلی خیلی تاکید کرده بود. یکی همین آبروی مسلمان بود.
این تاکید، هم از جنبهی جلوگیری بوده است و هم از جنبهی دفاع. به طوری که ریختن آبروی مسلمان از گناهان کبیره و دفاع از آبروی ریخته شده، از جمله حسنات بیّنه شمرده شده است. این مطلبی هم که من الان دارم مینویسم، صرفاً به دلیل همین دفاع است. بالاخره، ادعای مسلمانی که داریم. اگر نخواهیم عمل کنیم، چگونه باید آن را ثابت کنیم؟!
زیاده گویی هم نمیخواهم بکنم. صرفاً مطالبی را سربسته و خلاصه مینویسم.
1- شبی، پیغمبر و یارانش در کوچه پیاده روی میکردند. مردی را دیدند بطری به دست، به حالت نامتعادل، در حال راه رفتن است. گفتند یا رسول الله! برویم این مرد را حد بزنیم؟ فرمود، نه، شاید بطری نوشیدنی غیر از شراب باشد. گفتند بوی آن تا سر کوچه هم رفته است! فرمود شاید چیزکی درش بوده که چنین بویی دارد. گفتند، راه رفتنش چطور؟ مستانه نیست؟ فرمود شاید خواب آلوده باشد! گفتند و فرمود و گفتند و فرمود.
2- حضرت علی (ع) فرموده است که اگر شبی مردی دیدی که دارد زنا میکند، حق نداری فردا صبحش بازخواستش کنی که شاید نیمه شب، توبه کرده باشد و تو ندانی!
3- روزی زنی به خدمت حضرت آمد و گفت من زنا کردهام. سنگسارم کنید. فرمود باردار هم شدهای؟ گفت نمیدانم. فرمود هروقت فهمیدی بیا. چند ماه بعد، دوباره آمد خدمت حضرت. فرمود که هروقت به دنیا آوردیش بیا. چند ماه بعد دوباره آمد. فرمود هر وقت از شیر گرفتیش بیا. چند سال بعد آمد. فرمود هروقت نیازی به پدر نداشت بیا. چندین سال بعد آمد. فرمود، اگر مردی، توانایی بزرگ کردن بچهات را داشت، بیا. چندی بعد، مردی گفت من بزرگ کردن بچه را به عهده میگیرم. حضرت به زن فرمود، هیچ نفهمیدی که نمیخواستم حد جاری کنم؟ همینکه تو به گناه خود متوجه شدی، کافی بود؟ دستور سنگسار داد. هیچ فردی پای جلو نگذاشت. چون شرط سنگسار کردن، انجام ندادن آن گناه بود! خودش و دو پسرش سنگسار کردند.
غیبت و تهمت و افترا و دروغ، همگی، از نظر من، به این دلیل از گناهان کبیرهاند که پای آبروی مسلمان، پای دیگری، به میان میآید. آیا علی (ع) از جلو نیامدن امت، نمیتوانست بفهمد که همگی زناکارند؟!
تمام ایرانیان، اگر از پدر و مادر مسلمان به دنیا نیامده باشند، صراحتاً اعلام میکنند که ما مسیحی هستیم و یهودی و غیره. بقیه، بنابراین، همگی مسلمانند. چرا به این راحتی، با آبروی آنان بازی میکنید؟ چرا فکر نمیکنید؟ چرا بعد از هر «امنوا» یک «عملوالصالحات» آمده است؟ چرا این همه در کتاب، تعقل و تفکر و امثالهم آمده است؟ چرا تهمت و غیبت، خوردن گوشت برادر مرده است؟
نمیدانم چه دیگر باید بگویم؟ نمیتوانم وقتی روز است و خورشید تابان و درخشان است، بیایم و وجود خورشید و روز بودن را اثبات کنم.
پروردگارا! به این ماه عزیزت، به این شبهای نازنینت، اسلام را از دست این مسلمانان نامسلمان، نجات بده!
۱۳۸۹/۰۵/۲۵
یک اشارت! -17
یکصد نمایندهی مجلس، نامهی به احمدی نژاد دربارهی رحیم مشایی را تا کنون امضا کردهاند. در این نامه از احمدی نژاد خواسته شده است که مشایی در «حوزههای تخصصی» وارد نشود. (جرس)
آیتالله یزدی: آقای مشایی در مباحث تخصصی دینی و بحثهایی که از آن بی اطلاع است، وارد نشود. (خبر)
آزاد: یعنی این یکصد نماینده همگی «متخصص» هستند؟!
پ.ن. در متخصص بودن نمایندگان مجلس، این خبر جالب انگیزناک (!) است!
آیتالله یزدی: آقای مشایی در مباحث تخصصی دینی و بحثهایی که از آن بی اطلاع است، وارد نشود. (خبر)
آزاد: یعنی این یکصد نماینده همگی «متخصص» هستند؟!
پ.ن. در متخصص بودن نمایندگان مجلس، این خبر جالب انگیزناک (!) است!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۷:۲۶
۱۳۸۹/۰۵/۲۴
یک اشارت! -16
قرآن، آل عمران،103: وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ
مصباح یزدی: «هر وحدتی خوب نیست و هر اختلافی هم بد نیست.»
آزاد: جمیعاً، یعنی اینکه گاهی اوقات، برخی و ...!
مصباح یزدی: «هر وحدتی خوب نیست و هر اختلافی هم بد نیست.»
آزاد: جمیعاً، یعنی اینکه گاهی اوقات، برخی و ...!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲۲:۵۴
۱۳۸۹/۰۵/۲۳
یک اشارت! -14
آیه ۲۱۳ بقره: أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ (کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت میکرد، با پیامبران نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند)
سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه: حتی قرآن نیز نمیتواند ملاک حل اختلافات باشد. (ایلنا)
آزاد: لابد شان و مرتبت قرآن از کتابهای سایر پیغمبران (موضوع آیهی بالا) کمتر است!
سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه: حتی قرآن نیز نمیتواند ملاک حل اختلافات باشد. (ایلنا)
آزاد: لابد شان و مرتبت قرآن از کتابهای سایر پیغمبران (موضوع آیهی بالا) کمتر است!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۵:۳۸
۱۳۸۹/۰۵/۲۲
یک اشارت! -13
«ساعات کاری ادارات و بانکها به خاطر ماه رمضان کاهش یافت.»
آزاد: صرفاً به خاطر دهن کجی احمدی نژاد به «کار مضاعف»؟!
آزاد: صرفاً به خاطر دهن کجی احمدی نژاد به «کار مضاعف»؟!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱:۲۵
۱۳۸۹/۰۵/۲۱
یک اشارت! -12
احمدی نژاد: «آن 2 میلیارد دلاری را که مجلس تصویب کرده بود که دولت برای کمک به مترو بدهد، قانون نمیدانم، نه اینکه قانون بدانم و عمل نکنم. مجلس تصویب کرد، شورای نگهبان هم آن را رد کرد بعد به مجمع تشخیص مصلحت بردند و در آنجا به تصویب رسید. به نظر ما این قانون نیست.» (کلمه)
اصل 112 قانون اساسی: مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای تشخیص مصلحت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف شرع یا قانون اساسی بداند و مجلس ... نظر شورای نگهبان را تامین نکند... تشکیل میشود.
آزاد: اصولاً اولین، مهمترین و اصلی ترین وظیفهی مجمع تشخیص مصلحت نظام، که خیلی از حقوقدانها تنها همین را «قانون» میدانند، همینیست که به نظر آقای احمدی نژاد، قانون نیست!
اصل 112 قانون اساسی: مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای تشخیص مصلحت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف شرع یا قانون اساسی بداند و مجلس ... نظر شورای نگهبان را تامین نکند... تشکیل میشود.
آزاد: اصولاً اولین، مهمترین و اصلی ترین وظیفهی مجمع تشخیص مصلحت نظام، که خیلی از حقوقدانها تنها همین را «قانون» میدانند، همینیست که به نظر آقای احمدی نژاد، قانون نیست!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱:۲۵
۱۳۸۹/۰۵/۲۰
یکی از معضلات ما...
خواستم دربارهی سخنان پر گهربار سرکار علیه فاطمه خانم الهام (حیف است نام خانوادگی مرحوم پدر بزرگوارش را بیاورم!) «اشارتی» بنویسم، ولی ایشون اینقدر دُرّ سُفتهاند که کمی بیش از اشارت شد!
تناسب هم که ببندیم (که ربطی هم به کار حزبی کردن یا نکردن ندارد) دو از سی میشود حدود شش هفت درصد.
شیش هف درصد، معضل است؟!!
اضافه میکنم که آن دو بار فریب، یکیش همین بود و دیگر هم انتخاب آقای خاتمی! از حسن ظنی (!!) که ایشان نسبت به آقای رفسنجانی دارند، تعجب میکنم که نفرمودند سه بار! ضمن اینکه آقای خاتمی، دوبار رییس جمهور ما شدند، کدوم یکی ما گول خوردیم؟!
من کم آوردم!
جمله جملهی ایشان، طنز ناب است!
برای عنوان این مطلب، میخواستم نام ایشان را بنویسم. ولی با توجه به صحبتهای آقای داد، فعلاً سه نقطه گذاشتم تا بعد ببینیم یکی از معضلات ما خانم الهام است یا کار حزبی کردن یا به قول مرحوم گل آقا یا که چی؟!
کشوری که رهبر و به خصوص رهبری ولایت فقیه با اختیارات تام دارد، رئیسجمهور همیشه یک معضل است، چرا که وقتی رهبری سیاستها و چهارچوب حرکت نظام را مشخص میکند، یک قدرت اجرایی به نام نخستوزیری باید این سیاستها را دنبال کندخب، ما هم که از همان اول میگفتیم «رای ما یک کلام، نخست وزیر امام»!!
حزب تأسیسات فاسدی است، دگماتیسم به وجود میآورد.پس از قرار شما یکی از فعالترین افراد حزبی هستید! تازه، افتاد!
در صحبتهای امام در پاریس هم که دقت کنید، چه قبل از سفر پاریس و چه در سخنان ایشان در پاریس، مدام از حکومت اسلامی نام میبرند.ما البته مثل شما حزبی نیستیم، ولی «در پاریس» با «چه قبل از پاریس» در زبان مادریمان فرق دارد. امام هم خدا رحمتش کند، کار حزبی نکرده بود که! میگفت «جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» ولی منظورش دقیقاً همینی که شما فرموده بودید بود. اصولاً ما از قبل هم میدانستیم که یکی از مزایای کار حزبی کردن، پی بردن به منظور آدمها بدون توجه به صراحت کلامشان است.
یکی از معضلات جمهوری همین رأی گرفتنهاست که در عمر 30 ساله جمهوری اسلامی دو بار مردم فریب خوردنددر سی سالگی نظام، «آقا» فرمودند که سی سال، سی انتخابات.
تناسب هم که ببندیم (که ربطی هم به کار حزبی کردن یا نکردن ندارد) دو از سی میشود حدود شش هفت درصد.
شیش هف درصد، معضل است؟!!
[...] زبان محاورهای را به بهترین شکل انجام میداد و مخاطب را جذب میکرد. ظاهر سادهای داشت. بالاخره توانست رأی مردم را جذب بکند و فریبشان دهد..."به همین شب مبارک، اول فکر کردم، دارد مشخصات احمدی نژاد را میدهد. نگو منظورش بنی صدر بوده است!
اضافه میکنم که آن دو بار فریب، یکیش همین بود و دیگر هم انتخاب آقای خاتمی! از حسن ظنی (!!) که ایشان نسبت به آقای رفسنجانی دارند، تعجب میکنم که نفرمودند سه بار! ضمن اینکه آقای خاتمی، دوبار رییس جمهور ما شدند، کدوم یکی ما گول خوردیم؟!
تفکیک قوا و پارلمان و امثالهم در حکومت اسلامی قطعا نیست. این شکل حکومت به شکل امروزی وجود نداشت.نه که نیست. معلوم است که نبوده است. مگر آن زمان رفت و آمد به شکل امروزی بود که تفکیک قوا هم باشد؟! چه حرفا!
من کم آوردم!
جمله جملهی ایشان، طنز ناب است!
برای عنوان این مطلب، میخواستم نام ایشان را بنویسم. ولی با توجه به صحبتهای آقای داد، فعلاً سه نقطه گذاشتم تا بعد ببینیم یکی از معضلات ما خانم الهام است یا کار حزبی کردن یا به قول مرحوم گل آقا یا که چی؟!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱۳:۳۲
۱۳۸۹/۰۵/۱۹
۱۳۸۹/۰۵/۱۸
یک اشارت! -9
جنتی: سران فتنه یک میلیارد دلار گرفته اند و قرار است که 50 تای دیگر هم بگیرند!
پ.ن. تمام افراد بالا، در دایرهی خودی جیمی، هستند!
- کدخدائی: بايد از آيت الله جنتي پرسيد.
- موسی قربانی با تردید به ادعاهای احمد جنتی می گوید: طرح اتهاماتی از قبیل دریافت پول از بیگانگان باید از سوی مراجع قضایی پیگیری شود.
- سید رضا اکرمی با خطاب قرار دادن جنتی گفت: این اتهامی که شما مطرح کردید چه اسنادی برای اثبات آن در دست دارید که یکباره در جمع مردم آن را مطرح کردید؟ چرا آن را به دستگاه قضا نسپردید؟
- نیره اخوان: هر سخنی اگر پیگیری نشود در هوا است. اگر هدف از طرح این موضوع، اطلاع رسانی بوده است، نباید اینگونه بیان میشد. زیرا پیگرد قانونی را در پی دارد.
- جواد آرینمنش نیز با تاکید بر اینکه آیتالله جنتی باید پاسخگو باشد و مدارکش را ارائه دهد، افزود: اگر این گفته صحت نداشته باشد، خود آیتالله جنتی باید پاسخگو باشد و مدارکش را ارائه دهد.
- علی مطهری: بدیهی است اگر مستندی برای این ادعا وجود نداشته باشد، مصداق بارز افترا خواهد بود.
پ.ن. تمام افراد بالا، در دایرهی خودی جیمی، هستند!
یک اشارت! -8
در «اثر» تحریمها
این گونه تحریمها به هیچ وجه موثر نیست (مهر: سخنگوی اقتصادی دولت)
بنابراین:
آزاد: ما که نفهمیدیم این تحریمها بــــِــلا اثرند یا بـــَـــلا اثر!
این گونه تحریمها به هیچ وجه موثر نیست (مهر: سخنگوی اقتصادی دولت)
بنابراین:
- سعی میکنیم فشارها را از این ناحیه مدیریت کرده تا تولیدکنندگان، صنعتگران و بازرگانان از این مرحله عبور کنند. (همان)
- بخش قابل توجهی ارز به داخل کشور وارد کردیم. (مهر: سخنگوی اقتصادی دولت)
- باید واردات را کاهش دهیم. (جرس: رییس کل بانک مرکزی)
آزاد: ما که نفهمیدیم این تحریمها بــــِــلا اثرند یا بـــَـــلا اثر!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱۰:۴۳
۱۳۸۹/۰۵/۱۷
افترا
ماده 697 قانون مجازات اسلامی میگوید هرکس به هر وسیله به کسی، امری را صریحاً نسبت دهد که مطابق قانون، آن امر جرم محسوب میشود و نتواند صحت آن را ثابت نماید، به... محکوم میگردد و البته اگر نشر آن امر، اشاعهی فحشا محسوب گردد، حتی اگر هم بتواند صحت آن را ثابت نماید، باز به مجازات صدر ماده، محکوم خواهد شد.
برداشت اولیه از مادهی بالا این است که اگر من به شما چیزی را که قانون آن را جرم دانسته است (مثلاً اقدام علیه امنیت ملی یا یه کار خیلی بد دیگهای!) نسبت دهم، باید بیایم و در دادگاه این امر را ثابت کنم. یعنی شما باید از من شکایت کنی، بگویی که بیا و در دادگاه ثابت کن. نه اینکه من بیام و از شما شکایت کنم. خب اگر میخواستم شکایت کنم که میرفتم و میکردم! نیازی به نشر آن امر نداشتم!
حرف سخنگوی شورای نگهبان در اینکه «هر زمان به جرم كسانی كه مقابل نظام ایستادند رسیدگی شود، اسناد كمكهای میلیاردی به آنها نیز ارائه میشود» به نظر من از دو لحاظ، مخالف قوانین رایج ایران است.
اول اینکه، ایشان، اتهام (برفرض وجود) کسانی را که مقابل نظام ایستادهاند، مسلّم فرض کرده و گفته جرم. جرم هم وقتی محقق میگردد که در دادگاهی صالح (که تعریف قانونی هم دارد) بررسی شود، مطابق قانون باشد، حکم صادر شود، مراحل تجدید نظر و ... آن طی و حکم قطعی گردد. اصل سی و ششم قانون اساسی میگوید «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.» پس تا وقتی که این مراحل طی نشده است، اتهام، اتهام است. یعنی یک گزارهی خبری که اگر مراحل بالا را طی کرد، میشود جرم. یک دانشجوی ترم اول دانشکدهی حقوق، اینها را میداند. آقای سخنگوی محترم شورای نگهبان را نمیدانم!
دوم اینکه ایشان گفتهاند در دادگاهی که برای آن افراد تشکیل شود، اسناد ارائه میشود. این هم از نظر من با مادهی 697 قانون مجازات اسلامی، سازگار نیست. دادگاه باید برای نسبت دهنده و منتشر کنندهی آن امر مخالف قانون تشکیل شود و نه کسی که هنوز مشخص نیست که آیا آن امر را انجام داده است یا نه!
فرض کنید، من میگویم شما خودروی من را دزدیدهاید. من اینجا به شما افترا زدهام. شما از من شکایت میکنی. اگر من این افترا را توانستم ثابت کنم، از مجازات ماده 697 در امانم. چون جرمی را انجام ندادهام. حالا میتوانم از شما به خاطر دزدیدن ماشینم به دادگاه شکایت کنم. ولی اگر نتوانستم آن افترا را ثابت کنم، چون جرم ماده 697 را انجام دادهام، به مجازات محکوم میشوم و از شما هم نمیتوانم به دلیل دزدیدن ماشینم، شکایت کنم.
نکتهی دیگری باقی مانده است و آن هم اینکه آیا افترایی که آقای جنتی به سران فتنه زده است، مصداق اشاعهی فحشا هست یا نه. این امر را باید بیشتر بررسی و تحقیق و پرس و جو کنم ولی مقدمتاً عرض میکنم که فحشا، طبق تعریف قانونی، نه اصطلاحیست که در عرف رایج است. اگر ثابت شود که این سخنان آقای جنتی، منطبق با اشاعهی فحشاست، ان وقت حتی اگر آن را در دادگاه نیز ثابت نمایند، باز به مجازات مندرج در ماده 697 قانون مجازات اسلامی، محکوم خواهند شد.
برداشت اولیه از مادهی بالا این است که اگر من به شما چیزی را که قانون آن را جرم دانسته است (مثلاً اقدام علیه امنیت ملی یا یه کار خیلی بد دیگهای!) نسبت دهم، باید بیایم و در دادگاه این امر را ثابت کنم. یعنی شما باید از من شکایت کنی، بگویی که بیا و در دادگاه ثابت کن. نه اینکه من بیام و از شما شکایت کنم. خب اگر میخواستم شکایت کنم که میرفتم و میکردم! نیازی به نشر آن امر نداشتم!
حرف سخنگوی شورای نگهبان در اینکه «هر زمان به جرم كسانی كه مقابل نظام ایستادند رسیدگی شود، اسناد كمكهای میلیاردی به آنها نیز ارائه میشود» به نظر من از دو لحاظ، مخالف قوانین رایج ایران است.
اول اینکه، ایشان، اتهام (برفرض وجود) کسانی را که مقابل نظام ایستادهاند، مسلّم فرض کرده و گفته جرم. جرم هم وقتی محقق میگردد که در دادگاهی صالح (که تعریف قانونی هم دارد) بررسی شود، مطابق قانون باشد، حکم صادر شود، مراحل تجدید نظر و ... آن طی و حکم قطعی گردد. اصل سی و ششم قانون اساسی میگوید «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.» پس تا وقتی که این مراحل طی نشده است، اتهام، اتهام است. یعنی یک گزارهی خبری که اگر مراحل بالا را طی کرد، میشود جرم. یک دانشجوی ترم اول دانشکدهی حقوق، اینها را میداند. آقای سخنگوی محترم شورای نگهبان را نمیدانم!
دوم اینکه ایشان گفتهاند در دادگاهی که برای آن افراد تشکیل شود، اسناد ارائه میشود. این هم از نظر من با مادهی 697 قانون مجازات اسلامی، سازگار نیست. دادگاه باید برای نسبت دهنده و منتشر کنندهی آن امر مخالف قانون تشکیل شود و نه کسی که هنوز مشخص نیست که آیا آن امر را انجام داده است یا نه!
فرض کنید، من میگویم شما خودروی من را دزدیدهاید. من اینجا به شما افترا زدهام. شما از من شکایت میکنی. اگر من این افترا را توانستم ثابت کنم، از مجازات ماده 697 در امانم. چون جرمی را انجام ندادهام. حالا میتوانم از شما به خاطر دزدیدن ماشینم به دادگاه شکایت کنم. ولی اگر نتوانستم آن افترا را ثابت کنم، چون جرم ماده 697 را انجام دادهام، به مجازات محکوم میشوم و از شما هم نمیتوانم به دلیل دزدیدن ماشینم، شکایت کنم.
نکتهی دیگری باقی مانده است و آن هم اینکه آیا افترایی که آقای جنتی به سران فتنه زده است، مصداق اشاعهی فحشا هست یا نه. این امر را باید بیشتر بررسی و تحقیق و پرس و جو کنم ولی مقدمتاً عرض میکنم که فحشا، طبق تعریف قانونی، نه اصطلاحیست که در عرف رایج است. اگر ثابت شود که این سخنان آقای جنتی، منطبق با اشاعهی فحشاست، ان وقت حتی اگر آن را در دادگاه نیز ثابت نمایند، باز به مجازات مندرج در ماده 697 قانون مجازات اسلامی، محکوم خواهند شد.
۱۳۸۹/۰۵/۱۵
یک اشارت! -7
علی مطهری نمایندهی مجلس: «آیت الله جنتی فردی متقی و خدا ترس است و معمولا از روی هوای نفس سخن نمیگوید.» (جرس)
آزاد: پس بعضی موقعها از روی هوای نفس سخن میگوید!
آزاد: پس بعضی موقعها از روی هوای نفس سخن میگوید!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۱۳:۳۵
یک اشارت! -5
ماده ۱۱۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب - احضار متهم به وسیله احضار نامه به عمل میآید. احضار نامه در دو نسخه فرستاده میشود.
علی کلایی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، ۱۲ مرداد به صورت تلفنی به شعبهی سه بازپرسی دادسرای اوین احضار شد. (جنبش راه سبز)
آزاد: قانون که وحی منزل نیست! خب اختلاف نظر پیش میاد!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲:۲۳
یک اشارت! -4
وزیر اطلاعات:
«بر ایرانیانی که به مسافرت علمی خارج از کشور میروند، نظارت داریم»
«این محمولههای مستهجن فرهنگی که توزیع شدهاند، مشخص نیست از کجا ارسال میشود»! (پایگاه اطلاع رسانی دولت کودتا)
برچسبها: طبیب، دوا، کل، سر خود، فضولی، دیگران، وظیفه
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲:۱۲
۱۳۸۹/۰۵/۱۴
یک اشارت! -3
اگر دولت اعتبار مترو را تامین نکند، وزیران مربوطه استیضاح می شوند
مجلس تصویب میکند، شورای نگهبان تایید میکند، احمدی نژاد ابلاغ نمیکند. مجلس وزیر را استیضاح میکند!!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۹:۱۲
استراتژی، تاکتیک و استدلال
در عبارت «استراتژی، مقدم است بر تاکتیک» که یکی از اصول مهم هر حرکت اجتماعیست، استراتژی، هدف است و تاکتیک هم راه و روش و چگونگی رسیدن به این هدف. پس اگر هدف رسیدن به یک قلهی کوهی باشد وتو گاهی مجبور شوی به راست بروی و گاهی هم به چپ و حتی شاید زمانی هم پشت به کوه و رو به پایین حرکت کنی، چون میدانی که این راه، در نهایت به هدف میرسد، اعتراض و گله و شکایتی نمیکنی و اگر یک مرتبه به هر دلیل موجه و ناموجهی مسیرت را تغییر دهی، چه بسا نه تنها به هدف نرسی، با خطر جانی هم مواجه شوی!
وقتی که عنوان سخنرانی آقای موسوی را خواندم، در دل آفرین گفتم به این مرد.
اسیر احساسات نشد و بعد از تهدید به گفتن ناگفتههای جنگ و دههی 60، آمد و گفت که برای گفتن برخی جزئیات، محذورم. این یعنی اینکه من استراتژیایی دارم که برای رسیدن به آن، نباید الان حرف بزنم.
حالا این بند از سخنرانی ایشان را بخوانید:
در نقل قول بالا، ایشان گفتهاند جز در مواقع ضروری، نباید گفت. ما باید نیرو جذب کنیم.
برداشت من این است که چون ما باید نیرو جذب کنیم و گفتن همه چیز شاید مانع این جذب نیرو شود، پس همه چیز را نمیگوییم.
نمیدانم. خدا کند این برداشت اشتباه باشد.
آقای موسوی حق دارد جزئیات را بگوید یا نگوید، صرفاً به همان دلیل مقدم بودن استراتژی بر تاکتیک. دلایلی دارد که ما، به خاطر کم بودن اطلاعاتمان، نمیتوانیم به آن دلایل برسیم. ولی به خاطر جذب نیرو؟!
درست است که دروغ نیست، ولی فریب غیر مستقیم هم نیست؟
در مثال مناقشه نیست، ولی اگر تو بدانی وقتی که وارد خانهی من بشوی، من تو را اعدام خواهم کرد، چه بسا که به منزل من نیایی! جذب نیرو، با چه قیمتی؟
وقتی که عنوان سخنرانی آقای موسوی را خواندم، در دل آفرین گفتم به این مرد.
اسیر احساسات نشد و بعد از تهدید به گفتن ناگفتههای جنگ و دههی 60، آمد و گفت که برای گفتن برخی جزئیات، محذورم. این یعنی اینکه من استراتژیایی دارم که برای رسیدن به آن، نباید الان حرف بزنم.
حالا این بند از سخنرانی ایشان را بخوانید:
گفتن این مسایل با جزئیات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نیست. ما باید نیرو جذب کنیم و همه نیروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سلیقه و دیدگاهی کنار هم جمع کنیم. برای ما مهم است که اصول گرایان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسیر درست را در کنار خود داشته باشیم و به آنها بگوییم ما هدف و حرف مشترکی داریم و آن اصلاح امور است.حذف به قرینهی معنوی و جابهجا کردن اجزای جمله، از جمله صنایع ادبیست. مثلا به جای اینکه بگویی «چون بچهی خوبی بودی، این جایزه را بگیر» بگویی « این جایزه را بگیر. بچهی خوبی بودی!».
در نقل قول بالا، ایشان گفتهاند جز در مواقع ضروری، نباید گفت. ما باید نیرو جذب کنیم.
برداشت من این است که چون ما باید نیرو جذب کنیم و گفتن همه چیز شاید مانع این جذب نیرو شود، پس همه چیز را نمیگوییم.
نمیدانم. خدا کند این برداشت اشتباه باشد.
آقای موسوی حق دارد جزئیات را بگوید یا نگوید، صرفاً به همان دلیل مقدم بودن استراتژی بر تاکتیک. دلایلی دارد که ما، به خاطر کم بودن اطلاعاتمان، نمیتوانیم به آن دلایل برسیم. ولی به خاطر جذب نیرو؟!
درست است که دروغ نیست، ولی فریب غیر مستقیم هم نیست؟
در مثال مناقشه نیست، ولی اگر تو بدانی وقتی که وارد خانهی من بشوی، من تو را اعدام خواهم کرد، چه بسا که به منزل من نیایی! جذب نیرو، با چه قیمتی؟
۱۳۸۹/۰۵/۱۳
۱۳۸۹/۰۵/۱۲
جنتی نامه - 5
روز هزار و چندم
امروز آدم و زنش رفتند مسافرت. گفت میخوایم بریم زمین. گفتم برای همیشه؟ گفت نه، موقت. از خدام پرسیدم، موقت یعنی چی؟ گفت همونیه که به هیچ کی ندادیم به جز تو!
خیلی خوشحال شدم.
جیم مثل جنتی
امروز آدم و زنش رفتند مسافرت. گفت میخوایم بریم زمین. گفتم برای همیشه؟ گفت نه، موقت. از خدام پرسیدم، موقت یعنی چی؟ گفت همونیه که به هیچ کی ندادیم به جز تو!
خیلی خوشحال شدم.
جیم مثل جنتی
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲۳:۲۷
جنتی نامه - 2
روز هفتصد و هشتاد و ششم
امروز داشتم توی این باغه را میرفتم، یکی رو دیدم قدش از خودم خیلی بلند تر بود، گفتم تو دیگه کی هستی؟ گفت من آدمم تو کی هستی؟ من مونده بودم چی بگم.
جیم مثل جنتی
امروز داشتم توی این باغه را میرفتم، یکی رو دیدم قدش از خودم خیلی بلند تر بود، گفتم تو دیگه کی هستی؟ گفت من آدمم تو کی هستی؟ من مونده بودم چی بگم.
جیم مثل جنتی
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲۳:۰۶
جنتی نامه - 1
امروز خدا گفت جیم! دیگه یواش یواش باید شروع کنی به نوشتن! گفتم چیو؟ گفت زندگی نامهات رو! گفتم ولی من که نوشتن بلد نیستم! گفت بهت یاد میدیم!
فعلاً منتظرم که بهم نوشتن یاد بده!
جیم مثل جنتی!
فعلاً منتظرم که بهم نوشتن یاد بده!
جیم مثل جنتی!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۲۳:۰۳
۱۳۸۹/۰۵/۱۱
یک اشارت!
معنی تداوم!
تا کنون لاریجانی 130-140 مورد از تخلفات تقنینی دولت را به رئیس جمهور گوشزد کرده است (تابناک)
در صورت تداوم تخلفات دولت، از طرق قانونی برخورد میکنیم. (ایضا تابناک)
آزاد: از ولایت رفته بود که برای اولین بار جنگل را ببیند. وقتی برگشت، پرسیدندش جنگل چگونه بود؟ گفت این درختا که نذاشتن مو جنگل رو ببینُم!
تا کنون لاریجانی 130-140 مورد از تخلفات تقنینی دولت را به رئیس جمهور گوشزد کرده است (تابناک)
در صورت تداوم تخلفات دولت، از طرق قانونی برخورد میکنیم. (ایضا تابناک)
آزاد: از ولایت رفته بود که برای اولین بار جنگل را ببیند. وقتی برگشت، پرسیدندش جنگل چگونه بود؟ گفت این درختا که نذاشتن مو جنگل رو ببینُم!
نوشتهء
الف. دانشمند
در
۵:۴۱
۱۳۸۹/۰۵/۰۲
احترام به اکثریت، تحمل اقلیت
فرض کنید، یک همه پرسی برگزار شود و باز هم فرض کنید یکی از این دو حالت زیر رخ دهد:
1- مردم، حکومتی مذهبی را انتخاب کنند.
2- مردم، حکومتی غیر مذهبی را انتخاب کنند.
فرض کنید، این همه پرسی، سالم بوده باشد و حداکثر خیلی زیاد مردم هم در آن شرکت کرده باشند. منظورم این است که هیچگونه خدشهای نسبت به نتیجهی این همه پرسی، وارد نشود.
به نظر شما عکس العمل افراد بعد از اعلام نتیجهی همه پرسی چیست؟
آیا غیر مذهبی، حاضر است نتیجه را در صورتی که حکومت مذهبی انتخاب شده باشد، قبول کند؟ مذهبی در حالت دوم چه؟
باید از همین حالا، خودمان را آماده کنیم. تحمل خودمان را بالا ببریم. این سوالات و سوالاتی مانند اینها را از خودمان بپرسیم تا وقتی که به وقوع پیوست، خرابکاری نکنیم!
یکی از خوبیهای شبکههای اجتماعی، چه واقعی و چه مجازی، همین تمرین تحمل یکدیگر است. بحث و گفت و گو بدون فحش و ناسزا گفتن. احترام به عقیدهی اکثریت و تحمل عقیدهی اقلیت. چیزی که به نظر من در حال حاضر، فرسنگها با آن فاصله داریم.
یک همّت جمعی، کاری میکند کارستان. از همین الان شروع کنیم!
1- مردم، حکومتی مذهبی را انتخاب کنند.
2- مردم، حکومتی غیر مذهبی را انتخاب کنند.
فرض کنید، این همه پرسی، سالم بوده باشد و حداکثر خیلی زیاد مردم هم در آن شرکت کرده باشند. منظورم این است که هیچگونه خدشهای نسبت به نتیجهی این همه پرسی، وارد نشود.
به نظر شما عکس العمل افراد بعد از اعلام نتیجهی همه پرسی چیست؟
آیا غیر مذهبی، حاضر است نتیجه را در صورتی که حکومت مذهبی انتخاب شده باشد، قبول کند؟ مذهبی در حالت دوم چه؟
باید از همین حالا، خودمان را آماده کنیم. تحمل خودمان را بالا ببریم. این سوالات و سوالاتی مانند اینها را از خودمان بپرسیم تا وقتی که به وقوع پیوست، خرابکاری نکنیم!
یکی از خوبیهای شبکههای اجتماعی، چه واقعی و چه مجازی، همین تمرین تحمل یکدیگر است. بحث و گفت و گو بدون فحش و ناسزا گفتن. احترام به عقیدهی اکثریت و تحمل عقیدهی اقلیت. چیزی که به نظر من در حال حاضر، فرسنگها با آن فاصله داریم.
یک همّت جمعی، کاری میکند کارستان. از همین الان شروع کنیم!
۱۳۸۹/۰۴/۳۱
۱۳۸۹/۰۴/۲۶
امید
تغییر حتمی است و ایران آینده به چنان جایگاهی خواهد رسید كه جمهوریهای از ایران جداشده در آرزوی بازگشت به سرزمین مادری باشند. دوران سختی در این میان است. تمام هنر ما كمكردن هزینهی این تغییر و تلاش برای حفاظت از خردورزی و دیانت و پرهیز از افراط و تفریط در ایران آینده است.
چند روز پیش، تلفنی زده شد که «سلام. امیدوار باشید. جنبش سبز ایران»
داشتم فکر میکردم که واقعاً داشتن امید چه چیز خوبیست! محض انجام وظیفه، متن بالا را کپی کردم.
باشد که امیدمان پژمرده نگردد.
۱۳۸۹/۰۴/۰۷
موسوی از چه میگوید؟
بیش از یکسال از انتخابات ریاست جمهوری گذشته است و آقای موسوی، در این یک سال، 18 بیانیه صادر کردهاند.
چندی پیش، 18 بیانیهی آقای موسوی، در یک فایل PDF را دانلود کردم و امروز به ذهنم رسید که ببینم ایشان در این یک سال، چه گفته است. با استفاده از برنامههای رایگان شمارش کلمات، به این لیست رسیدم.
اگر لیست را کمی مرتب کنیم، مثلاً اسلام و اسلامی و اسلامیت را و آزادی و آزاد و آزادگی را یکی فرض کنیم، لیست جدید اینگونه خواهد شد:
لیست کامل تمام کلماتی را که بیش از یکبار در این 18 بیانیه تکرار شدهاند، میتوانید از اینجا دانلود کنید.
چندی پیش، 18 بیانیهی آقای موسوی، در یک فایل PDF را دانلود کردم و امروز به ذهنم رسید که ببینم ایشان در این یک سال، چه گفته است. با استفاده از برنامههای رایگان شمارش کلمات، به این لیست رسیدم.
مردم | 230 |
ملت | 99 |
سبز | 89 |
كشور | 85 |
قانون | 84 |
جنبش | 80 |
انقلاب | 71 |
جامعه | 63 |
اجتماعي | 61 |
اسلامي | 60 |
انتخابات | 59 |
ايران | 51 |
نظام | 51 |
ملي | 49 |
آزادي | 47 |
حقوق | 43 |
اينجانب | 36 |
زندگي | 36 |
اسلام | 35 |
قدرت | 34 |
اگر لیست را کمی مرتب کنیم، مثلاً اسلام و اسلامی و اسلامیت را و آزادی و آزاد و آزادگی را یکی فرض کنیم، لیست جدید اینگونه خواهد شد:
مردم، ملت ... | 378 |
نظام، حکومت، دولت... | 133 |
اسلام، اسلامي ... | 104 |
ايران، ایرانی ... | 98 |
قانون، قوانین، قانونی ... | 90 |
سبز | 89 |
انتخابات | 89 |
كشور | 85 |
جنبش | 80 |
حق، حقوق... | 78 |
آزادي، آزاد، آزادگی... | 73 |
انقلاب | 71 |
جامعه | 63 |
اجتماعي | 61 |
ملي | 49 |
روزنامه، رسانه... | 43 |
بسیج، بسیجی... | 42 |
دین، دینی،... | 39 |
اينجانب | 36 |
زندگي | 36 |
قدرت | 34 |
اعتراض، مبارزه... | 34 |
امام | 33 |
جمهوري | 32 |
انسان | 24 |
لیست کامل تمام کلماتی را که بیش از یکبار در این 18 بیانیه تکرار شدهاند، میتوانید از اینجا دانلود کنید.
۱۳۸۹/۰۳/۱۲
تقویم 89: یادمان 88
بیستم اسفندماه گذشته، به فکرمان رسید که تقویمی صرفاً برای یادمان سال 88 درست کنیم. به مصداق که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها، بعد از گذشت 3 ماه این تقویم را ارائه میکنیم.
بیست و نهم اسفندماه، سایت جرس، تقویمی درست کرد که مناسبتهایش البته که به مراتب بیشتر از عناوینی بود که جمع آوری کرده بودم. از عناوین رویدادهای سال گذشتهی تقویم جرس، به رسم قدردانی از ایشان، استفاده شد!
در این تقویم، از تصاویر بسیاری استفاده شده است که ضمن تشکر فراوان از عکاسان آنها، صمیمانه از اینکه بدون اجازه، از تصاویرشان استفاده کردم، معذرت میخواهم. خدا کند این کار من، آخرین باری باشد که یک نفر، کپی رایت دیگری را رعایت نمیکند!
من، نه ادعایی دارم که فتوشاپ کارم، نه ادعا دارم که زیبایی شناسم. خودم از کار خودم زیاد بدم نیامده است، جا برای کار، البته که بسیار است و به مرور فایلهای اصلی را هم آپلود میکنم تا اهل فن، بتوانند چیزی بهتر ارائه نمایند.
این تقویم، در سایز A5 تهیه شده است، خودم، پرینتش کردهام و روی میزم گذاشتمش.
اولین کاری که باید انجام بدهم، این است که کاری کنم تا حجم فایل PDF کمتر از اینی که هست بشود. امیداورم فردی بتواند کمکم کند.
پیدا کردن عکسهایی که کیفیتشان مناسب چاپ باشد، برای فردی مثل من که در این زمینه زیاد وارد نیست، کمی وقتگیر بود که البته از اینکه یک چهارم سال گذشته است و من تازه تقویم را دارم ارائه میکنم، این قضیه کاملا مشهود است!
فردا، سیزدهم خرداد ماه، اولین سالگرد مناظرهی آقایان موسوی و احمدی نِژاد است. امیدوارم که این پای ملخ، در آستانهی این سالگرد، مورد قبول نظر جنبش عزیز سبز قرار بگیرد.
به مرور، نسخههای بهتررا هم خواهیم گذاشت. هم شما هم خودم!
بیست و نهم اسفندماه، سایت جرس، تقویمی درست کرد که مناسبتهایش البته که به مراتب بیشتر از عناوینی بود که جمع آوری کرده بودم. از عناوین رویدادهای سال گذشتهی تقویم جرس، به رسم قدردانی از ایشان، استفاده شد!
در این تقویم، از تصاویر بسیاری استفاده شده است که ضمن تشکر فراوان از عکاسان آنها، صمیمانه از اینکه بدون اجازه، از تصاویرشان استفاده کردم، معذرت میخواهم. خدا کند این کار من، آخرین باری باشد که یک نفر، کپی رایت دیگری را رعایت نمیکند!
من، نه ادعایی دارم که فتوشاپ کارم، نه ادعا دارم که زیبایی شناسم. خودم از کار خودم زیاد بدم نیامده است، جا برای کار، البته که بسیار است و به مرور فایلهای اصلی را هم آپلود میکنم تا اهل فن، بتوانند چیزی بهتر ارائه نمایند.
این تقویم، در سایز A5 تهیه شده است، خودم، پرینتش کردهام و روی میزم گذاشتمش.
اولین کاری که باید انجام بدهم، این است که کاری کنم تا حجم فایل PDF کمتر از اینی که هست بشود. امیداورم فردی بتواند کمکم کند.
پیدا کردن عکسهایی که کیفیتشان مناسب چاپ باشد، برای فردی مثل من که در این زمینه زیاد وارد نیست، کمی وقتگیر بود که البته از اینکه یک چهارم سال گذشته است و من تازه تقویم را دارم ارائه میکنم، این قضیه کاملا مشهود است!
فردا، سیزدهم خرداد ماه، اولین سالگرد مناظرهی آقایان موسوی و احمدی نِژاد است. امیدوارم که این پای ملخ، در آستانهی این سالگرد، مورد قبول نظر جنبش عزیز سبز قرار بگیرد.
به مرور، نسخههای بهتررا هم خواهیم گذاشت. هم شما هم خودم!
لینک اول (رپیدشیر): http://rapidshare.com/files/394494991/Yademan-88.zip.html
لینک دوم (چهارشیرد!): http://www.4shared.com/file/raTbTB92/Yademan-88.html
۱۳۸۹/۰۱/۱۶
همتی! همتی مظاعف کن!
وقتی که نام این وبلاگ را همتی! گذاشتم، تمام فکر و ذکرم، همین توصیهی حافظ شیرازی بود که برای پیوستن به خیل عاشقان، باید همت کرد حتی اگر یک همت کوچکی باشد یا به قول حافظ، همتی.
اصلاً فکر نمیکردم که روزی روزگاری، نام وبلاگ این حقیر، قسمتی از نام یک سال باشد، آن هم سالی که دولتی غیر قانونی، بر مسند کار.
احتمالاً با خواندن مطالب اندکی که تا کنون نوشتهام، پی بردهاید که چقدر به قدرت ذهنی بشر معتقدم. میگویند که مومن نفوذ بد هم نمیزند. یعنی لابد، همیشه مثبت فکر میکند! همین که امسال، همت کردن، شعار همگان قرار گرفته است، خود نشان از نیمچه قدرت ذهنی نویسندهی این وبلاگ است که تلاش میکند بلکه دیگران را آگاه نماید. شما هم بیکار ننشینید و از این ذهن قدرتمندتان برای هرچه بهتر شدن جامعهمان استفاده کنید!
جالبی ماجرا اینجاست که امسال به این دلیل همت مضاعف نام گرفته است که پنداری ما فتنه گران، جلوی کار دولتیان را گرفتهایم و اینان باید امسال بیش از قبل کار کنند.
بگذریم.
امیدوارم که در این سال جدید، خبری از دروغ و ظلم نباشد.
امیدوارم که در این سال جدید، دروغگو و ظالم، رسوا شده و به مجازات اعمال و گفتار خود برسند.
سال نو بر شما هم مبارک باشد!
اصلاً فکر نمیکردم که روزی روزگاری، نام وبلاگ این حقیر، قسمتی از نام یک سال باشد، آن هم سالی که دولتی غیر قانونی، بر مسند کار.
احتمالاً با خواندن مطالب اندکی که تا کنون نوشتهام، پی بردهاید که چقدر به قدرت ذهنی بشر معتقدم. میگویند که مومن نفوذ بد هم نمیزند. یعنی لابد، همیشه مثبت فکر میکند! همین که امسال، همت کردن، شعار همگان قرار گرفته است، خود نشان از نیمچه قدرت ذهنی نویسندهی این وبلاگ است که تلاش میکند بلکه دیگران را آگاه نماید. شما هم بیکار ننشینید و از این ذهن قدرتمندتان برای هرچه بهتر شدن جامعهمان استفاده کنید!
جالبی ماجرا اینجاست که امسال به این دلیل همت مضاعف نام گرفته است که پنداری ما فتنه گران، جلوی کار دولتیان را گرفتهایم و اینان باید امسال بیش از قبل کار کنند.
بگذریم.
امیدوارم که در این سال جدید، خبری از دروغ و ظلم نباشد.
امیدوارم که در این سال جدید، دروغگو و ظالم، رسوا شده و به مجازات اعمال و گفتار خود برسند.
سال نو بر شما هم مبارک باشد!
۱۳۸۸/۱۲/۱۵
شایعهی حقیقت
ندای سبز آزادی، چندی پیش خبری را از قول دادستانی انقلاب مبنی بر تایید حکم اعدام جوان ۲۰ سالهای به نام محمد امین ولیان در سایت خود منتشر کرد.
وقتی که مقدمهی خبر را میخوانی، متوجه میگردی که بیشتر خبر از قول خبرنگار سایت است که «مطلع گشته است»! البته به نظر میرسد که یک روز دوشنبهای جناب دادستان انقلاب اطلاعیهای صادر کردهاند که طبق آن، حکم اعدام امین، در دادگاه تجدید نظر استان، تایید شده است.
کاری به این ندارم که بعد از ندای سبز آزادی، تمام سایتها و وبلاگها و خبرگزاریهای سبز، به نقل از آن، این خبر را در سایت خودشان منتشر کردند.
کاری به این ندارم که مهمترین منبع این خبر، سایت بالاترین بود که آن هم باز به نقل از ندای سبز آزادی، اولین بار نقل قول کرد.
کاری هم به این ندارم که از فشارهای وارده بر خانوادهی امین میگویند که خبر اعدام را اعلام نکنند.
کاری هم ندارم برخی میگویند این خبر کذب محض است.
سوالی که دارم این است که این اطلاعیهی دادستان انقلاب، کی و کجا منتشر شد؟!
آخرین خبر منتشر شده در سایت دادستانی تهران، یکشنبه (ونه دوشنبه) نهم اسفند است که گفته است دادگاه دستگیر شدگان روز عاشورا هنوز ادامه دارد.
آخرین خبر منتشر شده در سایت دادستانی کل کشور، مال آخرین روز بهمن است (نه دوشنبه دهم اسنفد).
آخرین خبر دربارهی امین هم مربوط به همان ۲۰ بهمن ماه است که دادگاهشان برگذار شد و دادگاه بدوی به ریاست آقای صلواتی، حکم اعدام را صادر نمود. جالب است که در بالاترین از آقای صلواتی نقل قول کرده است که اجازهی ملاقات برای امین صادر نکرده است. پروندهای که در دادگاه تجدید نظر است، به قاضی بدوی چه ارتباطی دارد؟!
نظر من این است که این خبر تایید حکم اعدام که این چند روزه در اینترنت منتشر شده است، همان خبر اولیهی یکماه پیش است که در دادگاه بدوی صادر شده بود.
همت کنیم، لااقل خبری را منتشر کنیم که از صحتش باخبریم.
به امید روزی که حق حیات همهی انسانها به رسمیت شناخته شود!
وقتی که مقدمهی خبر را میخوانی، متوجه میگردی که بیشتر خبر از قول خبرنگار سایت است که «مطلع گشته است»! البته به نظر میرسد که یک روز دوشنبهای جناب دادستان انقلاب اطلاعیهای صادر کردهاند که طبق آن، حکم اعدام امین، در دادگاه تجدید نظر استان، تایید شده است.
کاری به این ندارم که بعد از ندای سبز آزادی، تمام سایتها و وبلاگها و خبرگزاریهای سبز، به نقل از آن، این خبر را در سایت خودشان منتشر کردند.
کاری به این ندارم که مهمترین منبع این خبر، سایت بالاترین بود که آن هم باز به نقل از ندای سبز آزادی، اولین بار نقل قول کرد.
کاری هم به این ندارم که از فشارهای وارده بر خانوادهی امین میگویند که خبر اعدام را اعلام نکنند.
کاری هم ندارم برخی میگویند این خبر کذب محض است.
سوالی که دارم این است که این اطلاعیهی دادستان انقلاب، کی و کجا منتشر شد؟!
آخرین خبر منتشر شده در سایت دادستانی تهران، یکشنبه (ونه دوشنبه) نهم اسفند است که گفته است دادگاه دستگیر شدگان روز عاشورا هنوز ادامه دارد.
آخرین خبر منتشر شده در سایت دادستانی کل کشور، مال آخرین روز بهمن است (نه دوشنبه دهم اسنفد).
آخرین خبر دربارهی امین هم مربوط به همان ۲۰ بهمن ماه است که دادگاهشان برگذار شد و دادگاه بدوی به ریاست آقای صلواتی، حکم اعدام را صادر نمود. جالب است که در بالاترین از آقای صلواتی نقل قول کرده است که اجازهی ملاقات برای امین صادر نکرده است. پروندهای که در دادگاه تجدید نظر است، به قاضی بدوی چه ارتباطی دارد؟!
نظر من این است که این خبر تایید حکم اعدام که این چند روزه در اینترنت منتشر شده است، همان خبر اولیهی یکماه پیش است که در دادگاه بدوی صادر شده بود.
همت کنیم، لااقل خبری را منتشر کنیم که از صحتش باخبریم.
به امید روزی که حق حیات همهی انسانها به رسمیت شناخته شود!
۱۳۸۸/۱۲/۰۸
هرکسی جای خودش
حضرت آیت الله موسوی اردبیلی با اشاره به اصل پنجم قانون اساسی گفتهاند: ولی فقیه باید مجتهد فقیه، عادل، متقی، مدیر، مدبر و آگاه به سیاست روز باشد و در راس حکومت قرار بگیرد.
از اولش هم که مجتهد نبود.
مدیر و مدبر هم که اگر بود، لابد این فتنه را در این ۸ ماه میخواباند!
آگاه به سیاست روز هم که نیست که نمیداند چه باید بکند و چه بگوید که به خزعبلات گفتن کشیده نشود.
عدالتش هم که بعد از ۲۹ خرداد که از یک جناح خاص طرفداری کرد، از بین رفت.
تقوایش هم که دست من و شما نیست و فقط خدا میداند.
پس برای چی هنوز در راس حکومت قرار گرفته است؟
زمان بچگی، جوکی بود.
میگفتند که یک نفر خارجی میاد تهران و میره مسجد، میبینه همه صف ایستادن واسه غذا. میگه مگه اینجا نماز نمیخونن؟ میگن نماز میخوای برو دانشگاه تهران! میگه پس دانشمندهاتون كجان؟ میگن روشنفكرا و دانشمندا رو میخوای برو زندان اوین. میگه مگه دزدا رو نمیبرن زندان؟ میگن، پس مملكت رو كی اداره كنه؟!
خب، این یک جوکی بود که از بچگی ما میشنیدیم. ولی هیچ فکر کردید که اگر یک چیزی همش تکرار بشه، اتفاق هم میفته؟
نتیجهی عملی این جوک و مثل این حرفها، این شده که طرف یک کدوم از شرایط رو نداره ولی هنوز سرجاش هست!
یه همّت در مثبت نگری، در آروزی خوب کردن، حرفهای خوب خوب زدن، کاری میکنه کارستان. میگی نه؟ بکن و نتیجهاش رو ببین!
از اولش هم که مجتهد نبود.
مدیر و مدبر هم که اگر بود، لابد این فتنه را در این ۸ ماه میخواباند!
آگاه به سیاست روز هم که نیست که نمیداند چه باید بکند و چه بگوید که به خزعبلات گفتن کشیده نشود.
عدالتش هم که بعد از ۲۹ خرداد که از یک جناح خاص طرفداری کرد، از بین رفت.
تقوایش هم که دست من و شما نیست و فقط خدا میداند.
پس برای چی هنوز در راس حکومت قرار گرفته است؟
زمان بچگی، جوکی بود.
میگفتند که یک نفر خارجی میاد تهران و میره مسجد، میبینه همه صف ایستادن واسه غذا. میگه مگه اینجا نماز نمیخونن؟ میگن نماز میخوای برو دانشگاه تهران! میگه پس دانشمندهاتون كجان؟ میگن روشنفكرا و دانشمندا رو میخوای برو زندان اوین. میگه مگه دزدا رو نمیبرن زندان؟ میگن، پس مملكت رو كی اداره كنه؟!
خب، این یک جوکی بود که از بچگی ما میشنیدیم. ولی هیچ فکر کردید که اگر یک چیزی همش تکرار بشه، اتفاق هم میفته؟
نتیجهی عملی این جوک و مثل این حرفها، این شده که طرف یک کدوم از شرایط رو نداره ولی هنوز سرجاش هست!
یه همّت در مثبت نگری، در آروزی خوب کردن، حرفهای خوب خوب زدن، کاری میکنه کارستان. میگی نه؟ بکن و نتیجهاش رو ببین!
۱۳۸۸/۱۱/۲۱
مزرعهی حیوانات و زمانهی ما
در این چندین و چند سالهی اخیر، خیلی شنیدهایم که انقلاب جمهوری اسلامی را با کتاب مزرعهی حیوانات مقایسه میکنند.
این چند ماه اخیر هم تعداد این مقایسهها افزایش یافته است.
کتاب اینگونه تمام میشود که حیوانات از پشت شیشههای منزل، خوکان را میبینند که دور یک میز بزرگ شام، روی صندلیها ایستادهاند و جام شرابشان را به سلامتی همسایگانشان مینوشند.
بسیار شده است که در مقام مقایسه، میگویند که حکومت نیز از اهداف و شعارهای اولیهی انقلاب خود، دست خواهد شست و حتی به خاطر سود شخصی و ماندن در قدرت، حاضرند «روی دوپای خود روی صندلیها بایستند».
بالاخره امشب، فرق بین زمانهی خود را با انتهای داستان مزرعهی حیوانات، یافتم.
در داستان، حیوانات فقط نظاره گر بودند ولی ما، خاموش نمینشینیم.
خیابانهای ایران، فردا سبز خواهد بود.
این چند ماه اخیر هم تعداد این مقایسهها افزایش یافته است.
کتاب اینگونه تمام میشود که حیوانات از پشت شیشههای منزل، خوکان را میبینند که دور یک میز بزرگ شام، روی صندلیها ایستادهاند و جام شرابشان را به سلامتی همسایگانشان مینوشند.
بسیار شده است که در مقام مقایسه، میگویند که حکومت نیز از اهداف و شعارهای اولیهی انقلاب خود، دست خواهد شست و حتی به خاطر سود شخصی و ماندن در قدرت، حاضرند «روی دوپای خود روی صندلیها بایستند».
بالاخره امشب، فرق بین زمانهی خود را با انتهای داستان مزرعهی حیوانات، یافتم.
در داستان، حیوانات فقط نظاره گر بودند ولی ما، خاموش نمینشینیم.
خیابانهای ایران، فردا سبز خواهد بود.
۱۳۸۸/۱۰/۲۰
گفت و گو
در کنار دوستان نشسته بودیم و مشغول بحث و گفت و گو. خب، طبعاً بحث به رویدادهای پس از انتخابات ۲۲ خرداد کشیده شد و هر کسی هم از ظن خود، چیزکی میگفت.
رفیق بغل دستی من همینطور ساکت مانده بود. پرسیدم سید مجتبی! حرفی نمیزنی چرا؟ لبخندی زد و گفت آخه چند نفر به یه نفر؟!!
گفتم خب اگر حرفی داری بیا یک به یک بشیم. گفت اینجا نمیشه. ایمیل نگاری را پیشنهاد کردم. قبول و استقبال کرد.
الان از آن شب، بیش از دو هفته میگذرد. یکی دو بار ایمیلی برایش نوشتم و فرستادم ولی نه جوابی داد و نه نامهای فرستاد.
چرا؟ چرا تمام کسانی که ذوب در ولایتند، جز ولایت و پیرو ولایت بودن، حرفی ندارند؟
چرا پیدا کردن یک وبلاگ و وبسایتی از اینها در اینترنت نیست؟
الان اگر دربارهی جنبش سبز بخواهی وبلاگی یا وبسایتی پیدا کنی که از روی منطق و برهان حرف زده باشد، با بیشمار عنوان روبرو خواهی شد. ولی آن طرفیها چی؟
نمیدانم. شاید میترسند که بگویند. شاید چیزی ندارند که بگویند.
رفیق بغل دستی من همینطور ساکت مانده بود. پرسیدم سید مجتبی! حرفی نمیزنی چرا؟ لبخندی زد و گفت آخه چند نفر به یه نفر؟!!
گفتم خب اگر حرفی داری بیا یک به یک بشیم. گفت اینجا نمیشه. ایمیل نگاری را پیشنهاد کردم. قبول و استقبال کرد.
الان از آن شب، بیش از دو هفته میگذرد. یکی دو بار ایمیلی برایش نوشتم و فرستادم ولی نه جوابی داد و نه نامهای فرستاد.
چرا؟ چرا تمام کسانی که ذوب در ولایتند، جز ولایت و پیرو ولایت بودن، حرفی ندارند؟
چرا پیدا کردن یک وبلاگ و وبسایتی از اینها در اینترنت نیست؟
الان اگر دربارهی جنبش سبز بخواهی وبلاگی یا وبسایتی پیدا کنی که از روی منطق و برهان حرف زده باشد، با بیشمار عنوان روبرو خواهی شد. ولی آن طرفیها چی؟
نمیدانم. شاید میترسند که بگویند. شاید چیزی ندارند که بگویند.
اشتراک در:
پستها (Atom)