بیش از یکماه است که دولتی بر مسند قدرت قرار دارد که قانونی نیست. در این یکماه دیگر هرکسی که کمی تفکر و تعقل به خرج داده است، متوجه شده است که انتخابات، یک انتخابات مهندسی شده بود و نتایج هم یک سری عدد بود که از قبل آماده شده بود و به مردم اعلام گردید.
فردا سیام تیر ماه هم قرار است که همگی اتوهایمان را به برق بزنیم، بلکه فشاری بر نیروگاههای ضعیف و قدیمی و در حال از کار افتادن شبکهی برقی کشور وارد شود تا این دولت غیر قانونی و حکومت طرفدار آن متوجه قدرت ما خسان و خاشاک بگردد.
من هم به مانند تمام سبز پوشان عالم، فردا اتوهایم را (آخه من سه تا اتو دارم، یکی از یکی درب و داغون تر!) به برق راس ساعت نه شب خواهم زد، ولی یک سوال: برای رسیدن به چه چیز باید این کار را انجام دهیم؟
کلی توی خیابونها و اینترنت صحبت از تحریم حکومت میشود. تحریم تلفن، موبایل، اس ام اس و برق و هزار تا چیز دیگه. ولی من هنوز متوجه هدف این کارها نشدهام.
فرض کنید، سی و یکم تیر «جناب آقا» تشریف بیاورند و بگویند که من دیشب متوجه شدم که نه تنها شما خس و خاشاک نیستید دولت هم غیر قانونیست. خب، بعدش چه؟ ما مگر نمیخواهیم یک کشور بهتری داشته باشیم؟ مگر نمیخواهیم که دولتمان دولت بهتری باشد؟ به معنای واقعی خدمت گزار باشد؟ خب این دولت هم از همین ماها مردم است دیگه! همین من و شماها هستیم که پس فردا میرویم و وزیر و وکیل و قاضی میشویم.
صریح تر بگویم.
به نظر من، تا وقتی که ما خودمان اصلاح نشده باشیم، هیچ تغییری در این کشور رخ نخواهد داد.
فرض که دولت هم درست شد، فرض که دولت غیر قانونی کنار رفت و دولتی بهتر و مطابق خواست ما بر مسند قدرت نشست. تا وقتی که ما مثلاً، مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نکنیم، باز هم همین ترافیک اعصاب خورد کن، هست. درست است که یکی از مهمترین دلایل این ترافیک، نبودن حمل و نقل عمومی درست و حسابی و بودن تعداد بسیار زیاد ماشین است، ولی اگر ما خودمان حق و حقوق خودمان را رعایت کنیم، این ترافیک، اعصاب خورد کن نخواهد بود. دیگر خیالت راحت است که یک مرتبه از منتهاالیه سمت راست خیابان کسی نیست که بخواهد در منتهاالیه سمت چپ، دور بزند!
آیا ما خودمان، حقوق همدیگه را رعایت میکنیم؟ صف نونوایی و آقا عجله دارم و ... دیگه قدیمی شده. بانک و ادارات دولتی هم تکراری. پارک کردن جلوی در خونههای دیگران چی؟ چند نفر هستند که زبالههایشان را تفکیک میکنند؟ چند نفر هستند که به ادارات دولتی میروند و میگویند که به خاطر فلان چیز (مادر مریض دارم، از شهرستان اومدم، ماشینم رو بد جایی پارک کردم، فلان کسک که الان هم زندان است پولم رو خورده و هزاران دلیل و توجیه و بهانهی دیگر) کار ما رو را بنداز؟!
گیرم که حکومت تغییر کرد، تا وقتی که ما خودمان تغییر نکنیم، چه مشکلی حل میشود؟
اگر به تمام کشورهایی که الان به موقعیت خوبی در هر زمینهای رسیده اند، نگاه کنیم، میبینیم که در یک مقطعی، تمام مردم کشورشان، دوشادوش دولتشان، دست به کار شدهاند. درواقع، از نظر من، خواست و تصمیم و عزم ملتشان بوده است که دولت را مجبور به خدمتگزاری کرده است.
نمیخواهم شعار دهم، ولی حقیقتیست. تا وقتی که مردمان اصلاح نگردند، حکومت اصلاح نمیشود.
هدف، هدف درستیست، ولی به نظر من راه رسیدن به این هدف، تحریم صدا و سیما و موبایل و برق و اینها نیست.
به جای اینها، بیاییم بگوییم که فلان روز، هیچ سبزی، چراغ قرمز را رد نمیکند. هیچ سبزی، زبالهی خشک و تر را با هم توی یک کیسه نمیکند.
از همه مهمتر، هیچ سبزی دروغ نمیگوید.
با یک «یاحسین» همّت کنیم و خودمان، خودمان را اصلاح.
فردا سیام تیر ماه هم قرار است که همگی اتوهایمان را به برق بزنیم، بلکه فشاری بر نیروگاههای ضعیف و قدیمی و در حال از کار افتادن شبکهی برقی کشور وارد شود تا این دولت غیر قانونی و حکومت طرفدار آن متوجه قدرت ما خسان و خاشاک بگردد.
من هم به مانند تمام سبز پوشان عالم، فردا اتوهایم را (آخه من سه تا اتو دارم، یکی از یکی درب و داغون تر!) به برق راس ساعت نه شب خواهم زد، ولی یک سوال: برای رسیدن به چه چیز باید این کار را انجام دهیم؟
کلی توی خیابونها و اینترنت صحبت از تحریم حکومت میشود. تحریم تلفن، موبایل، اس ام اس و برق و هزار تا چیز دیگه. ولی من هنوز متوجه هدف این کارها نشدهام.
فرض کنید، سی و یکم تیر «جناب آقا» تشریف بیاورند و بگویند که من دیشب متوجه شدم که نه تنها شما خس و خاشاک نیستید دولت هم غیر قانونیست. خب، بعدش چه؟ ما مگر نمیخواهیم یک کشور بهتری داشته باشیم؟ مگر نمیخواهیم که دولتمان دولت بهتری باشد؟ به معنای واقعی خدمت گزار باشد؟ خب این دولت هم از همین ماها مردم است دیگه! همین من و شماها هستیم که پس فردا میرویم و وزیر و وکیل و قاضی میشویم.
صریح تر بگویم.
به نظر من، تا وقتی که ما خودمان اصلاح نشده باشیم، هیچ تغییری در این کشور رخ نخواهد داد.
فرض که دولت هم درست شد، فرض که دولت غیر قانونی کنار رفت و دولتی بهتر و مطابق خواست ما بر مسند قدرت نشست. تا وقتی که ما مثلاً، مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نکنیم، باز هم همین ترافیک اعصاب خورد کن، هست. درست است که یکی از مهمترین دلایل این ترافیک، نبودن حمل و نقل عمومی درست و حسابی و بودن تعداد بسیار زیاد ماشین است، ولی اگر ما خودمان حق و حقوق خودمان را رعایت کنیم، این ترافیک، اعصاب خورد کن نخواهد بود. دیگر خیالت راحت است که یک مرتبه از منتهاالیه سمت راست خیابان کسی نیست که بخواهد در منتهاالیه سمت چپ، دور بزند!
آیا ما خودمان، حقوق همدیگه را رعایت میکنیم؟ صف نونوایی و آقا عجله دارم و ... دیگه قدیمی شده. بانک و ادارات دولتی هم تکراری. پارک کردن جلوی در خونههای دیگران چی؟ چند نفر هستند که زبالههایشان را تفکیک میکنند؟ چند نفر هستند که به ادارات دولتی میروند و میگویند که به خاطر فلان چیز (مادر مریض دارم، از شهرستان اومدم، ماشینم رو بد جایی پارک کردم، فلان کسک که الان هم زندان است پولم رو خورده و هزاران دلیل و توجیه و بهانهی دیگر) کار ما رو را بنداز؟!
گیرم که حکومت تغییر کرد، تا وقتی که ما خودمان تغییر نکنیم، چه مشکلی حل میشود؟
اگر به تمام کشورهایی که الان به موقعیت خوبی در هر زمینهای رسیده اند، نگاه کنیم، میبینیم که در یک مقطعی، تمام مردم کشورشان، دوشادوش دولتشان، دست به کار شدهاند. درواقع، از نظر من، خواست و تصمیم و عزم ملتشان بوده است که دولت را مجبور به خدمتگزاری کرده است.
نمیخواهم شعار دهم، ولی حقیقتیست. تا وقتی که مردمان اصلاح نگردند، حکومت اصلاح نمیشود.
هدف، هدف درستیست، ولی به نظر من راه رسیدن به این هدف، تحریم صدا و سیما و موبایل و برق و اینها نیست.
به جای اینها، بیاییم بگوییم که فلان روز، هیچ سبزی، چراغ قرمز را رد نمیکند. هیچ سبزی، زبالهی خشک و تر را با هم توی یک کیسه نمیکند.
از همه مهمتر، هیچ سبزی دروغ نمیگوید.
با یک «یاحسین» همّت کنیم و خودمان، خودمان را اصلاح.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر